شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

تسبیح دیجیتال
+ دلا بندم کن به ديدار يار جاني ام که جان دارم و به جانان همچو تو دلداده ام.خوشا آن شب که پرده ها بر افتد از پي روي ماهش!!!من چه گويم که با خنده اش پس نزند مرا با اين حال و خيال افسرده ام
كيوان گيتي نژاد و
ديروز 2:25 صبح
كيوان گيتي نژاد و
آنانکه خاک را به نظر کيميا کردند والله کيميا کردن که از اين خراباتي ديروز چند خرابه و چند شهر برباد رفته و چند سگ بي نشان چند باغ برکتش فتاده صد زن بي شوهر خود مانده تا کله در گل از فرط دشمن و چاه‌ها که آمده از سرش گذشته کله پا شدنش خدايا شکرت هنوز قتلش تاخير افتاده وگرنه با اينهمه بدبختي آن بخت که تو مي خواهي و مي بيند خدابخير کرد چشم بد همون کور اين بنده عجب شانسي دارد
كيوان گيتي نژاد و
دوستانم پدر برادرا استاد دوستانم همه آنهايي که به من سوا فکنديد و زندگي دوباره بخشيديد اي آنکه درد را آوردي که درمانم آموزي اي آنکه برسرم آوردي تا از سرم براي هميشه اينگونه شر ها را به دور ريزي اي خدايي که توبه ام را گرفتي با هيچ پولي و سکه اي به کس نفروخته اي قاضي الحاقات يا مکرم الحال و واحوال حبت قلوبنا علي دينک وفق الاحوال حالم را خوب کن تا برتو نشان دهم جند مرد حلالم
+ آن خوش خبر کجاست که اين فتح مژده داد تا جان فشانمش چو زر و سيم در قدم
كيوان گيتي نژاد و
ديروز 1:59 صبح
كيوان گيتي نژاد و
خدا به خير کنه اونقدر در زندگي مشکل پيدا کردم و اينقدر ضعيف و درمونده گشتم اينا رو نمي گم رحم کسي در حق ام کنه گه اگر ذره اي فکر مي کردم که اگر بگم خسته ام و کم آوردم کسي مي تونه عاقبت فردا را به خير کنه مي گفتم و منتظر نتيجه ميشدم ولي الان کلي براي پزشکان محترم مي گم درمونده شدم حالا بگيد دشمنت درمونده بشه يک تعارف اميدوارانه است ولي واقعا شده ام و ديگه به چيزي
سخته اما زيبا و دلچسب يکي که تو دنيا همه چيزت هم حال خوش ات هم حال بدت روياي با اون بودن شما اگر حال با حال مي خواي لاجرم يک زن بايد کنارت باشه عاشق اش باشي دوست اش داشته باشي مردش باشي مونس غم خوارش باشي پشت اش باشي محرم اسرارش باشي جونت باشه راه رسيدن به کمال ات باشه عاشقانه با هم سر کنيد دشمنا رو يکي بعد از ديگري از بازي پس بگيرين و آواز دوقول و شادي روح
هم باشين خيلي چيزهاي ديگه ‌ه من نمي گم اون بايد بگه که مونس روح و روان و جان من ميشه خواهان دل و جان من هست بامن يکي و غم خوار و يار تاق من ميشه من که اميدم به خداست و روح ام درگرو بنده صالح خداست عشق من مولام بود و هست هرکه اون بخواد تاييد کنه مال من و جون و همه چيز من ميشه و جانم و روحم در راه اوني که مولام و دوست داره به من ام به نگاه همراه و قصيده خوان روز و شب اش نظر مي کنه
معامله پاياپاي هست و حواست نباشه سرت بالاي دار است مخصوصا اگر حاج خانم دبير که باشن هميشه خط کش اش چون چوب گردو يا خط کش خانم اسکندري 38سال پيش چقدر لذت داشت وقتي کف دست سامان يا راجيزاده ميشکست کف دستشون و نصيب من در عين معلوم فقط قربون وصدقه هاي عاشقانه اي بود که نتيجه از اين روايت از بچه گي پاچه خوري قابل بودم الان چطور؟
+ هوالرحمن آدمي بغض روي بغض ساخته شد ... نگاه کن همين زانو هايش ، بغض هايي هستند که از گلو پايين رفتند و گير کردند وسط قدم هايش ... و آدم ، درست از همانجا خم شد ... ! #ساجده_شيرين_فرد .
خدايا دلم تنگه خدايا گله دارم از تو!البته شکرت ني گويم ولي يک ذره اينجا بهم ريخته اونم جون به لب رسيده من است يا حلالم کن يا راحتم کن بس است اين برزخ کثيف و زجر آور که جانم را به لبم رسانده حي هات از اينهمه ناملايمتي زجر و عذاب فارغ از حال و روح و جان من با من بساز نگيرم خرده آزادم کن از اين برزخ صاحب مرده اگر رهايم کني رزگل تو ميشوم خار را مي شکافم با تو يکي ميشوم
به من خوش بودن يه حالي غريبه دلم مي خواد حرف بزنم اما گوشي که براي صحبت هايم دلش ريسه رود نمي يابم شايد با اين گفته دارم دلبري مي کنم از دلبرجانم ولي به خدا دلم خيلي تنگ است تنگ شهادت آخر هروقت خيلي خوشحالم اين دل صاحاب خانه خراب ميزنه خاکي و خرمشهر بهترين مقصد است آن ممدنبودي چقدر دوست دارم هوا هواي شهادت است
+ بار دگر رويا زود تموم شد و اينبار واقعا بايد راهي ميله ها شوم و احساس مي کنم اينطوري بهترشد چون ثابت مي کنم نرده ها هم جلوي عشق من را سد نکرد و واقعيت اين است که يک عاشق در برابر جهاني عاشق چقدر بها دارد و اين همان چيزي بود که شما به من آموختيد
آمده ام به دوستان رويايي خود بگويم ديگر وقت رفتن آمده بايد بروم خيلي زود از هم دور مي‌شويم آنجا که آلوين ويلو ميشا طلا را بايد به دست سرنوشت بسپارم و آنجا که ديگر ذهنم توان پر کشيدن ميان اين صفحات را نداردبيشک راه حيدري در زندان هم جريان دارد و اين آزمون ده سال ديگر شايد به کل ما را با هم غريبه کند پرواز بر بال توهم عاقبت اش همين بود
بايد باور مي کردم که از آن کوچه عشق گذشتن من يک اشتباه نابخشودني بود و هيچ کس انتظار يک آدم لاابالي مثل من را هرگز نمي کشيد جاي من و طريقت من اينگونه واقعي تر است بايد راهي شوم راهي آن ديار آشنايي با امثال من آن دياري که پايان آرزوهايي ست که داشتم و دارم ولي دنيا و عاقبت واقعي من به آنجا ختم مي‌شود بايد بروم جايي که بفهم ام بهاي عشق يک طرفه بوده و بدانيد
بعدی همه 81 نظر قبلی
کلس شنيده ام او به رسن حود وحشي را رام مي کند هر که را که با او نشست رام مي بينم اين چه سريعتر کيوان پشت ات خالي است ولي جلو رويت پر از عشق و اميد پوچ و خالي است ولي داداش غم مگير از اين زندان آزادي پر بکش به سوي ما نمي توانم داداش پاهايم سوزاندي دلم را شکستي غم نشسته پرواز نتوان کرد
راهي شدم ديدم جان به لب آمده گفت برگرد گل و بستان با تو ديريست
+ اندکي آرامش ميخواهم .... دستم به زندگي نمي رود ... اين روزها که از همه ي سايه ها و آدم هاي رنگي دلم به درد آمده تنها به پنچره اي که عطر آرامش تو را مي پراکند چشم دوخته ام ... دردي عظيم درديست با خويشتن نشستن با خويشتن " ش ک س ت ن"
خيلي وقته دلم گرفته ... دليلي براي زندگي ندارم ...
دليل بودنم آرزوي ديدن اوست...مگر نه؟
بعدی همه 15 نظر قبلی
شاد باشيد خرده نگيريد از بد زمانه کدامين يار ماند در دل و جان ما الي همين درد بي نهايت سخت زندگي آري همه درگيريم از عاقبت امروز خود ولي آيا جدل کردن و شکوه کردن از زمين و زمان سودي دارد در يافتن احسن الاحوال ما دوستان؟بياييم با زجر و تنهايي خود جمعي از منشور عشق و صفا ميان هم ترسيم و هديه بهم کنيم اين کار نوين و جديديست که از زجر و تنهايي فعلي مزيد رو به صفا و عشق و محبت بسازيم و عيدي هم کنيم
خسته ام و دلسرد ديگر اميدي در سر ندارم خدايا عالم حقيقت چقدر سياه است و مه آلود من از خود بودن وحشتي عميق دارم اما چه سود که هرچه ب د هست حقيقت است تو در مجاز گم شده اي تا غم کمتر بخوري ولي چشم هام باز شده و ديگر نواي بسته بودنم را نمي جويه من آن درمانده شدم گه همواره وحشت از نام اش داشتم خداحافظ اي دوستان خوبم بايد حقيقت را در نبودشان بپذيرم و به قول و زنجير تن وهن
+ خودت را به سمت راستگويي عادت بده ....
راستگويي يک کرنش و يک بازتاب رواني و عقيدتي و اخلاقي است که از روي درک زياد و باورهاي ايدواوژيک و غايي يک
داده ام و ديگر به خودي حسي به چاخان ندارم چون احساسي نيست و بيان حسي ناشناخته در من وجود ندارد نزد کسي مجهول باقي که کافي ست و بگويم تا آنتاليا که و ندارد هم از تلفيق جملات و کلمات خارج و مفهوم گرايي شود ديگر فرزاد فريبرز و ف يده و فيل کش بماند که حق آب و گل دارند از بيان و و ناستازيا
خسته ام کردي اي زمانه تا کي به دنبالت بيايم زمانه دگر باد آباد هر چه آيد خوش است چون هرچه دلم خواست نه آن مي‌شود شايد يک روز خداوند از دنده راست بلند شود و همه چيز وفق مراد گردد ولي افسوس اين گنجينه سالهاست که با من سر جنگ دارد ديگر بايد واقع بين بود شايد قرار نيست توهم روزي حقيقت شود اي ديوانه از لنز عاقلها نگر تو که هستي که برايت خونه جلي ماندن شود شايد بايد از اينجا هجرت کرد
ميروم آنجا که ديگر هيچ کس نشناستم شايد زندگي ادامه شايد شهادت لايق شو. اما نه اگر مي خواست محقق شود تا به امروز مي گشت و نمي شکست خورد شدن استخوانهايت زير بار گناه و عدم پذيرش توبه ات به ريشت خنده برآورد برو به دنبال حقيقت کيوان که خربزه آب است فکر نون باش که عاقبت مرگ قسمت تو مي‌شود نه شهادت و نه رفتن ات زير اه سرن شت ببين با من چه کردي سدنوشت
+ چقدر گاهي دلم براي روزهاي خوش پارسي و دوستانم تنگ ميشه يادت بخير
سلام واقعا همينطوره يادش بخير
2--براي تو
سلام اگر بزرگواران ساعتي در روز هم براي پارسي وقت بگذارند اينجا باز رونق ميگيره
بعدی همه 11 نظر قبلی
my writings
786.سلام.چقدر دلم براي مادر هما.نهانخانه جان کفش هاي مکاشفه.در انتظار آفتاب تنننننننننننننگ شده..............و هفت آسمان.دختردوست داشتني و.....
{a h=asra262}my writings{/a} سلام شما اسمتون همين بود؟
+ يادمه اينجا يه آ.مرصاد سيستاني داشت ...يه آ.ابوالفضل صياد ...يه آ.محمدمهاجري ....يه اميدآروين ....يه خاله مهتاب ....يه نگاه منتظر ....يه دستان خالي.....شقايق بانو..دکتر نگو بلا...الهام بانو...محبوبه*..سرباز133
بقيه شو شما بگيد........:(
ياد منم بخير...
بعدی همه 198 نظر قبلی
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} چقدر دلتنگ شدم اومدم اينجا اي بابا چه زود گذشت
ياد منم بخير اي بابا
+ #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي #راشدخدايي
kjkhjkhjkh
103/2/4
محدوديت ايموجي دست و پامونو بسته :)
kjkhjkhjkh
راشد غير خدايي چطوري؟
همه 5 نظر
??? توليد ملي سرمايه ملي??? دوستان و همکاران عزيز صنعتگر پرشين کولينگ شما را دعوت ميکند ???????????? https://persiancooling.com/
kjkhjkhjkh
راشد غير خدايي کجايي؟

*قاصدك*

+ تسويه حساب کردن با گذشته، به اين معناست که ما بايد هرگونه کار ناتمام در رابطه با هر شخص، پروژه يا فعاليتي را که با آن درگير بوده‌ايم به سرانجام برسانيم. ما نمي‌توانيم زندگي جديد خود را روي ستون‌هاي سست گذشته؛ کارهاي ناتمام؛ قراردادهاي لغو شده و کلا مسائل حل نشده بنا کنيم....
*قاصدك*
اگر بدون حل مسائل مربوط به گذشته، يا اتمام کارهاي ناتمام بخواهيم به سمت آينده حرکت کنيم، به احتمال زياد دوباره خود را در همان گذشته و با همان شرايط پيدا خواهيم کرد. دبي فورد
+ + گاهي دلت مي‌خواهد به اندازه ي تمام دنيا از غوغاي *واژهـ ها* به سُـکوت عليه السلام پناه ببري و گاه مي‌خواهي بلندترين واژه هـايَت را بر سر دنيا *فريـاد* بزني و دست آخر هروله کنان ميان سکــوت و فريــاد با خود زمزمه کني: *«وَ تِلکَ الاَيّامُ نُداوِلُها بَينَ النّاس»* . . آفتابــ
مرسي از پارسي که هنوز انگيزه ي نوشتن مي ده، هر چند که ديگر *لامخاطب في پارسي عليه الرحمه*
نحن نحب التحدث أكثر من الشعر، لكننا نحب ذلك، لذلك نحن جمهور.
بعدی همه 17 نظر قبلی
هما بانو
عزيزم :) @};-
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ هُوَ الصبور... من انتظار کشيدن را بلد نيستم اما اين را خوب مي‌دانم... وقتش که برسد تو خوداَت مي‌آيي، «*نا گَـ ـهان*»... در من *شِـ ـعر* مي‌شَوي... و از لَبـ ـهايم *سَرازيـ ـر*... . . آفتابــ
لوکيشن: کاخ چهل ستون(عمارت کلاه فرنگي) قزوين
هما بانو
وااااااااااااااااااااااي خيلي قشنگگگگگگگگگ :) @};- @};-
بعدی همه 25 نظر قبلی
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ [تلگرام] + من سالـ ـهاست که *نيستـ ـم*! نيستم که بدانم تمام هستي شما را فَريـاد مي‌زند چه بيچـ ـاره من که خويش را از اين همه حضـور *دَريـغ* کرده‌ام آقا جان... . . آفتابــ:(
عالي
2-FDAN
دست خط رو برم=)خيلي خوشم اومد=)
بعدی همه 26 نظر قبلی
آه که در فرآق او .....
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ سلامممممم ..سال نو مبارک.طاعاتتون قبول.. سرنماز صبح بودم ياد اينجا افتادم يه دفعه ک ماه رمضوناي خيلي سال پيش فيد الله اکبر ميزدم ميرفتم ميخوابيدم.سر نماز يه دور مرور خاطرات کردم و همتونو ياد کردم..واقعا دلم براي همتون تنگ شده بود..اومدم پياما هامو خوندم تجديد خاطره کردم:-) @};-
سلام
طاعات قبول
همه 5 نظر
http://rashedkhodaei.parsiblog.com/Old/Feeds/ سلام ممنونم همچنين اقاي خدايي
سلام...قبول حق...التماس دعا
چراغ جادو
لبه روشنايي
رتبه 0
0 برگزیده
243 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
لبه روشنايي عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top